22 ماهگي
اين روزا ايپك خيلي خيلي شيطون شده دائم در حال دويدن دور خونه ست زود حوصله ش سر ميره دوست داره برم توي اتاق ش بشينم اونم در اتاق شو مي بنده كه من بيرون نرم بعداسباب بازي هاش و مياره با هم بازي كنيم،حرف زدنشم كامل شده تقريبا همه ي كلمه رو درست ميگه ،وقتي يه چيزي مي گم من منظورش و متوجه نمي شم ازاش مي پرسم اين و يا ...تا به منظوره برسم خوشحال مي شه و مي گم آفَيين وقتي باباش از سركار مياد جيغ مي زنه بابااِ خُشِل،چون اين جا هوا داره كم كم گرم مي شه مجبوريم فقط شبا بريم بيريم ايپك عاشق پارك و جامپينگه ديگه كاملا توي سرسره و چامپينگ حرفه اي شده دو تا دوست جديد هم پيدا كرده آدرين و هانيه دخترم دو تا دندون نيش بالا شو هم در ا...
نویسنده :
مامان مارال
9:18
بدون عنوان
19 ماهگى
اين روزها ايپك بینهایت مهربون شده و دائم در حال ابراز محبته. از صبح تا شب صد بار دست و پا و صورت من و باباش و اطرافیانی که دوستشون داره رو بوس میکنه. بعضی وقتها اسباببازیهاش و پتو و وسایل شخصیش رو هم بوس میکنه. صبح که از خواب بیدار میشه اول من رو بوس میکنه تا چشمهام رو باز کنم و بهش بخندم وقتی خیالش راحت شد که بیدار شدم دیگه میره دنبال شیطونیش ولی تا بیدار نشم از روی تخت تکون نمیخوره. خیلی این روزها شیطون شده و در عین حال فهمیدهتر. بعضی روزها خیلی آروم و خانومه و بعضی روزها خیلی نق میزنه و ناراحته. بازی این روزهامون اینه که من میشم نینی و آروشا میشه مامان آ و میخوابم روتخت و پتوی آروشا رو میندازم روم و شیشهش ...
نویسنده :
مامان مارال
16:7
بدون عنوان
16 ماهيگيت مبارك
تولد يكسالگي ايپك
با سلام به همهی دوستهای عزیزم خیلی ممنون از پیامهای تبریکی که برای ايپك خانوم ما فرستادید. اولین جشن تولد ايپك بالاخره برگزار شد و از جشن تولدش یک خاطرهی شیرین برامون باقی گذاشت. از همهی عزیزان و دوستان گل مون اینجا هم تشکر میکنیم و امیدوارم در شادیهای زندگیشون جبران کنیم. از مهدي عزیزم بینهایت ممنونم که پابهپای من مشتاقانه برای تدارکات تولد زحمت کشید و همینطور از مامان و بابای نازنینم که با جون و دل برای ايپك وقت گذاشتن و بهترینها رو براش انجام دادن. از همین جا دست مهربونشون رو میبوسم. همینطور ازدستاندرکاران تولد که بهترین شکل ممکن همراهی کردن: اول از همه الهام جون ...
نویسنده :
مامان مارال
17:45
عكس آتليه
(استودیو هیمن)، این عکسهای زیبا رو با زحمت و تلاش فراوان از ايپك انداختند و . دوست دارم از تمام عزيزان استوديو هيمن به خاطر تمام محبتها و مهربونیهای بی دریغتون تشکر کنم و امیدوارم که بتونیم این تجربه به یاد موندنی رو دوباره با شما تکرار کنیم... ...
نویسنده :
مامان مارال
1:37
روزهاي زيبا
در آستانهی یکسالگیت این روزها من در سال گذشته سیر میکنم و تکتک لحظههای نابش رو زندگی میکنم. بعضی وقتها حتی چشمهام رو میبندم و سعی میکنم لحظاتی رو که تو دلم تکون میخوردی حس کنم. چقدر شیرینه با تو بودن و از تو گفتن. فرشتهی ناز م! روز به روز عاشقانهتر میپرستمت و روزی هزار بار به خاطر داشتن وجود نازنینت خدای خودم رو شاکرم. دو هفته تا تولد شیرینت باقی مونده، تا زیباترین روز زندگی ما، تا دوباره عاشقی رو تجربه کردن، تا دوباره معنی زندگانی رو دریافتن، تا بوی بهشت رو بلعیدن، تا پاک شدن، تا مادر شدن ... یکسال تکتک لحظاتم تو بودی. با تو بچگی کردم، با تو خندیدم، با تو گریه کردم و ... با تو بزرگ شدم. ن خ...
نویسنده :
مامان مارال
9:16