كارهاى هشت ماهگى
اول از همه ممنونم از دوستای خوبم که وقتی تاخیر دارم نگرانم میشن و جویای احوالمون هستند و شرمنده بابت تاخیر و بگذریم دیر کردیم اما دست پر اومدیم : از این روز های این وروجک بگم که هر چی از شیرینیش بگم بازم کم گفتم همون طور که در پست قبلی گفتم دخترم این ماه سوپ و حریره می تونه بخوره : 7روز اول اين ماه به دستور پزشک محترم باید برنج و سيب زمينى میل می کرد که معده ی کوچولوش امادگی برای هضم غذا پیدا کنه و ما همین کار رو کردیم ، بعد نوبت گوشت بود اون كارم كردم ، الان دو روزه كه ديگه سوپ كامل يعنى گوشت سيب زمينى، برنج، جعفرى، كره و هويج مى خوره و دیگه اینکه برنامه ی روزانه دختر گلم: صبح بین ساعت :7 -8 از خواب ناز پا میشه و با آواز های خوشگلی که می خونه منو بيدار می کنه تا بهش سلام مى كنم با اون خنده ى نازش بهم سلام مى كنه بعد یه صبحانه ی خوشمزه(حریره) میل می کنه حالا وقت بازی مامانى باید باهاش بازی کنه و مامان ديگه خسته ميشه مى خواد بره به کاراش برسه مامان پرنسس كوچولو رو ميبره تو اتاقش تا با اسباب بازی هاش بازی کنه و کلی سرو صدا کنه تا مامانی موقع کار کردن انرژی بگیره و کلی از راه دور نازش بده ...و بعد که از تختش خسته شد سرو صدا میکنه تا مامانش بیاد و اونو بياره بيرون ،بعد مامان براش كتاب مى خونه بعد که حسابی بازی کرد و خسته شد می برمش بالای تختش و بهش یه شیر میدم و همون جا لالا می کنه 1 - 2 ساعت بعد بیدار میشه سوپ می خوره و بعد بابائیش که اومد باهاش بازی می کنه ، عصر اگه حالش خواب باشه يا ميريم سالن مامان يا ميريم دور دور ،اگه خوب نباشى مى مونيم خونه ايپك اين روزها خیلی بامزه شده و دوست داره با زبون خودش جوابمون رو بده. وقتی میذارمش تو تختش در عرض دو دقیقه تمام تختش رو به هم میریزه. با فشار دادن پاهاش 360 درجه مى چرخه از اینکارش ذوق میکنه. عاشق آويز بالاى تختشه ،هر وقت نگاهش می کنم به من میخنده. عاشق اینه که در کمد لباشهاش رو باز کنم و ببرمش وسط لباسها تا دونه دونه اونها رو بکشه و نگاه کنه. هر وقت میخوایم بریم بیرون میبرمش تو کمدش و ازش میپرسم چی دوست داره بپوشه، با اینکه قراره خودم لباسش رو انتخاب کنم. لپهاش رو باد میکنه و با فشار و صدا بادش رو خالی میکنه. هر چیزی که دستش میدیم اول میکنه تو دهانش. جدیداً موقع غذا خوردن به ما حسابی دقت میکنه و آب دهنش رو قورت میده. بعضی وقتها جیغ میزنه و از غذای ما میخواد. دیگه یواشکی غذا میخوریم که بچهم دلش نخواد