مادر شدم
من با تمام وجودم مادر شده ام و یاخته های بدنم به میزبانی نفس های تو امده اند ... جان گرفته ام به جان تو و چه اهمیتی دارد اگر جانم فدای نفس های تو شود که اینها همه برای توست دلیل بزرگ زندگی من ......... نگاه کن : خدا را که عاشقانه به من درس عاشقی میدهد..لبخند میزند ..دنیا را زیبا میکند ...سکوت میکند ..مهربان میماند و وجودمان را غرق شادی میکند پدر مهربانت که این روزها اعوش اش امن ترین جای دنیاست ... میدانم زیر لمس دستانش بزرگ خواهی شد و من بار دیگر به او افتخار خواهم کرد زندگی را که امدن تو را به جشن گرفته است..............................................!! خدایا من تا ابد شکر خواهم گفت رحمت ات را ...شکرررررررررررر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی